هفت ریشه احساسات منفی که باید بیابید و ریشه کن کنید

به گزارش اسپند دود کن، وقتی نوبت به موفقیت در زندگی می رسد، بزرگ ترین دشمن در فکر خودتان مخفی شده است و احساسات منفی گرایانه نام دارد. همانظور که هنری فورد می گوید: اگر بیندیشید که می توانید کاری را انجام دهید، یا بیندیشید که نمی توانید آن را انجام

هفت ریشه احساسات منفی که باید بیابید و ریشه کن کنید

مترجم: ملیحه پیمانی

منبع:راسخون

وقتی نوبت به موفقیت در زندگی می رسد، بزرگ ترین دشمن در فکر خودتان مخفی شده است و احساسات منفی گرایانه نام دارد. همانظور که هنری فورد می گوید: اگر بیندیشید که می توانید کاری را انجام دهید، یا بیندیشید که نمی توانید آن را انجام دهید، در هر دو صورت، حق با شما است (هنری فورد کارآفرین، مخترع، نویسنده و نظریه پرداز آمریکایی بود، که شرکت خودروسازی فورد را در سال 1903 تاسیس نمود). احساسات و عواطف منفی گرایانه از جمله دلایل اصلی عدم اعتماد بنفش و شک به خویشتن، نارضایتی در زندگی و دنبال بهانه بودن برای شانه خالی کردن از انجام کارهاست.

خوشبختانه این احساسات همیشگی و تثبیت شده نیستند و می توانید از شر آنها خلاص بشوید. برترین نقطه برای آغاز، شناسایی این عواطف و موضوع مقاله پیش رو است. با این کار، پنجره امید را به خوشی و موفقیت باز می کنید.

1. مقایسه خود با دیگران.

شخصیت وقتی پیدا می شود که مقایسه خود با دیگران برود.

بی نظیر باش.

به یاد ماندنی باش.

اعتماد بنفس داشته باش.

مغرور باش.

شانن ال الدر (نویسنده آمریکایی)

در دنیای رسانه های جمعی و شبکه های اجنماعی، مقایسه ها بیشتر و آسانتر از گذشته شده است. همینظور که وارد شبکه های اجتماعی خود می شوید و صفحه را پایین می برید، سیل تصاویر و جملاتی که دیگران از زندگی خود فرستاده اند بر صفحه نمایش شما سرازیر میشود. کم پیش می آید افراد مسائل، مشغله ها و احساسات ناخوشایندشان را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارند. در نتیجه وقتی با تصاویر و جملاتی که از زیبایی زندگی دیگران بمباران می شوید و خود در لحظات سخت زندگی به سر می برید، چه احساسی پیدا می کنید جز غم؟

حقیقت این است که مقایسه خود با دیگران هم ثمری ندارد، هر چند که در زندگی خودتان چیزی بر شما پوشیده نیست اما باز هم طرف دیگر داستان را نمی دانید. بی ثمر است چرا که تجزیه و تحلیل بر اساس اطلاعاتی که فقط از یک طرف ماجرا داده می شود نتایج قابل اعتمادی نخواهد داشت. اگر می بینید برخی افراد بسیار با اعتماد بنفس ظاهر می شوند، بدانید که فرق آن ها با شما این است که در برابر تردیدها و بلاتکلیفی ها صبر و تحمل بیشتری نشان می دهند. آنها هم ممکن است درگیر مشکاتشان باشند و با دودلی ها دست و پنجه نرم نمایند، اما ظاهر آن ها چیزی به دنیای بیرونشان نشان نمی دهد.

اگر خودتان را با دیگران مقایسه می کنید، باید بلافاصله دست از این کار بردارید. تنها شخصی که باید خودتان را با او مقایسه کنید، خودتان هستید در گذشته.

2. تکرار کردن باورهای منفی

مغز وسیل های بسیار قدرتمند است، اما برای اغلب افراد، بصورت پیش فرض بر ضرر شخصی تنظیم شده. کمی زحمت می خواهد که مغز را برنامه ریزی کنید برای خیر شما کار کند. این فرایند با جایگزین کردن احساسات منفی گرایانه با باورهای مثبت محقق میشود.

تکرار باورهای منفی به شکل اعتراف ها و تاییدهای منفی گرایانه شما را فلج می نماید و از رسیدن به موفقیت و شادی باز می دارد. افکار منفی را آنقدر تکرار می کنید، که تبدیل به باور می شوند و بدون آنکه بفهمید تصویر غلطی که در فکر خود ساخته بودید حالا برایتان یک واقعیت محض شده است انگار نه انگار که ساخته فکر بیکار خودتان بود..

خوشبختانه همین قانون در خصوص باورهای مثبت هم وجود دارد: تکرار افکار مثبت آنها را به باورهای مثیت تبدیل می نماید. و پایان عواطف منفی گرایانه به طور اتوماتیک ریشه کن می شوند.

3. دست کم گرفتن تواناییهای شخصی

هیچوقت نباید مهارت هایتان را بر علیه خودتان داوری کنید. همواره با خودتان بگویید که می توانید کاری انجام بدهید و بعد هم دست به کار شوید. اگر نتوانستید و شکست خوردید، فقط یک معنا دارد و آن هم این است که باید بیشتر کوشش کنید. شکست نشانه خوبی است، نشانه حرکت و امید شماست..

کوچک شمردن قابلیت های شخصیتان باعث شک به خویشتن و کاهش هر چه بیشتر عزت نفس می شود که برترین شرایط برای رشد قارچی احساسات منفی گرایانه است.

وقتی می خواهید با مسائل جدیدتان دست و پنجه نرم کنید و برای رسیدن به اهدافتان پیش بروید، به نظرها و عقاید شخصیتان بها بدهید. آیا یه سرعت بهانه ای دست و پا می کنید و بعد هم سعی می کنید آن را معقول جلوه بدهید؟

اگر چنین است سعی کنید صدای منفی درون را خاموش کنیدو به دلایلی که به شما می گوید می توانید از پس کارها بر بیایید گوش بدهید. به طور قطع این کار می تواند بر اعتماد بنفس شما تاثیر مثبت بگذارد و انرژی منفی را از فکر شما بیرون ببرد.

بهتر است با خودتان طوری حرف بزنید که به شما یاری کند دلایلی برای خود باوری پیدا کنید.

4. قبول نکردن مسئولیت کامل زندگی خویشتن.

برای راضی و شاد بودن باید تاثیر خود بر زندگی را بپذیرید و از آن کمال استفاده را ببرید. می خواهید باور کنید می خواهید باور نکنید شما ارباب بزرگ دنیای خودتان هستید.

امروزه وقتی تکنولوژی به این درجه از پیشرفت رسیده و مردم نسبت به گذشته و طول تاریخ فکر بازتری دارند، به هزار راه مختلف می توانید عمرتان را سپری کنید. برترین بخش ماجرا این است که همه این ها به خود شما برمی شود.

بله، می دانم که عوامل بیرونی نظیر شرایط مالی یا شرایط هم وجو دارند، اما همانطور که قبلا هم گفته شد در دنیای امروز هزار راه وجود دارد.

غر زدن برای عواملی که با مسائل شما در ارتباط ولی از کنترل شما خارج است باعث ایجاد احساسات منفی گرایانه و تلخ می شود. با وجود این وقتی پذیرفتید که شاه سیاره خودتان کسی نیست جز شما، ایجاد تغییرات مثبت فقط یه گذر زمان برمی شود. زود باشید و دست بجنبانید!.

5. وقت گذراندن با افراد منفی گرا.

شما برآیندی هستید از پنج نفری که بیشترین وقت را با آن ها می گذرانید.

جیم ران (کارآفرین، نویسنده و سخن رانِ انگیزشیِ آمریکایی)

محیط اطراف شما تاثیر بسزایی بر افکار و اعمال شما دارد. اگر با پنج فرد باهوش وقت بگذرانید، بزودی شما هم نفر ششمین فرد با هوشی می شوید که می شناسید. اگر همه کسانی که اطراف شما هستند افکار و رفتار منفی گرایانه دارند، پایان شما هم مثل آنها منفی گرایی را انتشار می دهید. برای همین باید حتما به محیط اطراف خود اهمیت بدهید.

یکی از برترین راه ها برای ریشه کن کردن احساسات منفی گرایانه این است که وقت بیشتری با افراد مثبت اندیش بگذرانید. غرغر و شکایت کردن نه تنها برای شمای مستمع که برای خود شخص هم آزار دهنده است؛ پس بهتر است تا جایی که ممکن است از این گونه رفتارها و اشخاص بپرهیزید.

افراد مثبت اندیش بطور اتفاقی شاد و خوشرو نشده اند، بلکه خودشان را از انرژی های منفی دور نموده اند.

6. کوشش برای تایید گرفتن از دیگران.

نگذارید سروصدای ایده پردازی های دیگران صدای درون شما را ساکت کند.

استیو جابز (او کارآفرین، مخترع، بنیان گذار و مدیر ارشد اجرایی شرکت رایانه ای اپل و یکی از چهره های پیشرو در صنعت رایانه بود.)

در فرایند اجتماعی شدن، نیازی غیر طبیعی در ما شکل می گیرد که ما را وادار می نماید در پی انگیزه هایی بیرونی از بین تاییدهای دیگران باشیم. ما با دقت رفتارمان را تجزیه و تحلیل می کنیم تا نکند جامعه قضاوت بدی در خصوص ما بکند و از بقیه جدا بیفتیم.

حقیقت این است که نظر انبوه مردم به هیچ وجه معیار درستی برای تشخیص خوب از بد نیست. چرا که انبوه مردم در قضاوت هایشان با خود حقیقیشان روراست نیستند و در عوض با جماعت همرنگ می شوند و هر طرف بقیه رفتند آنها هم می فرایند.

واقعیت این است که وقتی حرف شما را رد بنمایند باز هم شما صحیح و سالم هستید و اتفاقی برایتان نمی افتد. همچنین، احساس غرور می کنید که در انتخاب صحیح و اتخاذ تصمیم درست نیازی به تایید دیگران ندارید.

اما اگر مدام گوش به نظرات و قضاوت های بقیه بسپارید تا به شما بگویند درست و غلط کدام است، در اصل بردهای می شوید در اختار آن ها. به جای اینکه به علایق و توانایی های خودتان بچسبید و قوانین خودتان را دنبال کنید، برعکس عمل می کنید تا بقیه از شما راضی باشند.

عاقبت گریزناپذیری که انتظارتان را می کشد زندگی پر از حسرتی است که مسلما دوست ندارید آن را تجره کنید.

این مقاله نقطه خوبی برای آغاز است و به شما یاری می نماید مواردی که نیازی به تایید دیگران ندارد را شناسایی کنید.

7. بله گفتن وقتی میخواهید بگویید نه

نه گفتن در موقع درست توانایی است که بلوغ و مسئولیت پذیری شخص را نشان می دهد. بسیاری از بزرگسالان هنوز با خود دست و پنجه نرم می نمایند تا این مهارت پایه را کسب نمایند. در نتیجه ناگهان خود را می بینند که در مسئولیت های غیر ضروری، قرضهای سنگین و احساسات منفی گرایانه غرق شده اند.

هیچوقت نباید فقط برای اینکه دیگران را شاد کنید با انجام کاری موافقت کنید. چرا که این کار مشکلس از است و هم شما و هم شخصی که از شما کاری خواسته را اذیت می نماید..

وقتی در اعماق وجودتان احساس می کنید که باید بگویید نه، برترین کار این است که این نشانه را جدی بگیرید و بگویید نمی توانم. خودتان بهتر می دانید که چه موقع بهتر وقت یاری به دیگران را دارید پس نگذارید بقیه نظر شما را تغییر بدهند.

انتخاب بین بله و نه احتمالا نشانه احترام به خویشتن و اعتماد بنفس است که پایه های اصلی زندگی مثبت تر را تشکیل می دهند.

8. اندیشیدن به اشتباهاتی که در گذشته مرتکب شده اید.

چقدر خوب است که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که اشکالی در آن پیش نمیاید، خوب نیست؟

ال . ام مونتگومری

هر کار احمقانه و عجیبی که در گذشته انجام داده اید باید در گذشته بماند. نیازی نیست که بنشینید و حسرت اشتباهات گذشته را بخورید. در عوض، از اشتباهات خود درس بگیرید و مواظب باشید که در آینده مجددا مرتکب اشتباه مشابهی نشوید.

نمی توان زمان را به عقب برگرداند و جلوی اتفاقات بد را گرفت که حال و هوای شما خراب نشود. اشتباه کردن در طبیعت انسان و یکی از راه های یادگیری او است.

اشتباه واقعی در شکست خوردن نیست، بلکه در شکست در تصحیح کردن است.

منبع: راسخون

به "هفت ریشه احساسات منفی که باید بیابید و ریشه کن کنید" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "هفت ریشه احساسات منفی که باید بیابید و ریشه کن کنید"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید